آنتیگون و اسباب بازی های زنده
در یک روز آفتابی و روشن مگارا و خواهر کوچکش آنتیگون در سایه استراحت کردند. مگارا لحظه ای چشمهایش را بست و در باغ خنک خوابید ، در حالی که خواهرش با اسباب بازی هایش بازی می کرد ... چه کسی می دانست که دردسرها گوشه گوشه ای است!
وقتی مگارا از خواب بیدار شد ، او توانست خواهر کوچک خود را پیدا کند - به نظر می رسد آنتیگون در هوا از بین رفته است! چی شد؟ کدام شرور پشت این آدم ربایی است؟
با ماگارا و پرسفون در ماجراجویی باورنکردنی خود در Mt. پارناسوس برای حل معما و نجات آنتیگون! شما با موجودات جادویی روبرو خواهید شد ، با جنگجویان قلع ، موشهای بادبزن و حتی اژدها می جنگید! آیا برای این سفر یک عمر آماده هستید؟ سرنوشت هلاس در دست شماست!